صاحب خانه

یادداشت ها و دست نوشته های مهدی عابدی

صاحب خانه

یادداشت ها و دست نوشته های مهدی عابدی

صاحب خانه

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مهدی عابدی درچه» ثبت شده است



 ..:: تا انتخابات 96 ::..

رازهای شکست اصولگرایان/ لزوم به کارگیری راهبردهای هوشمندانه در انتخابات 96



صاحب خانه/ تجربه های تلخ اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری 92 و مجلس شورای اسلامی 94 و عدم مواجهه با اقبال توده مردم به نامزدهای معرفی شده توسط این طیف سیاسی در برخی شهرهای بزرگ و پرجمعیت، لزوم برنامه ریزی دقیق تر و حرکت هوشمدانه تر در انتخابات ریاست جمهوری 96 را برای این گروه سیاسی دو چندان می کند.

نگاهی موشکافانه به انتخابات 92 و 94 و تحلیل آرای ریخته شده به صندوق های انتخابات نشان می دهد اشتباهات استراتژیک و تحلیل های سطحی اتاق فکر اصولگرایان منجر به این شد که انتخاب مردم غیر از آن چیزی باشد که مطلوب این طیف سیاسی بوده و نتایج نهایی منطبق با هدف گذاری ها جریان اصولگرایی نباشد.

با این اوصاف، اهمیت و حساسیت انتخابات ریاست جمهوری 96 و نقش غیر قابل انکار تفکر حاکم بر دستگاهای های مدیریتی کشور در حرکت در مسیر اهداف و  آرمان های والای انقلاب اسلامی و گذر از مرحله مهم تشکیل دولت اسلامی در مراحل 5 گانه اهداف انقلاب اسلامی، می طلبد جریان دلسوز انقلاب اسلامی در این انتخابات مهم و سرنوشت ساز به صورتی فعالانه و هوشمندانه ایفای نقش کنند.

آرایش سیاسی کلی کشور و رصد حرکات و فعالیت های برخی افراد که در مظنه نامزدی انتخابات هستند و تجربه جمهوری اسلامی ایران در انتخابات هایی که رئیس دولت برگزار کننده انتخابات خود طرفی از رقابت است، ذکر چند نکته مهم را در رابطه با نوع عملکرد نیورهای دلسوز انقلاب و جریان اصولگرایی ضروری می سازد:

1- بدیهی است که حسن روحانی، رییس جمهوری فعلی کشور یکی از طرف های مهم رقابت در انتخابات 96 است. البته روحانی به احتمال زیاد نامزد مورد حمایت طیف اصلاح طلب و همه احزاب و گروه های سیاسی زیر مجموعه اصلاح طلبان خواهد بود.

محمد رضا خاتمی فعال اصلاح طلب در گفتگو با ایرنا با اشاره به شائبه مطرح شده در خصوص عبور اصلاح طلبان از روحانی می گوید: در نشست و برخاست هایی که با نحله های مختلف اصلاحات دارم می بینم همه این افراد از شخص آقای روحانی رضایت دارند و معقتدند ایشان حتی فراتر از حد انتظار ظاهر شده است. البته ما انتقاداتی به برخی عملکردهای دولت یازدهم داریم ولی نامزدمان برای انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری شخص آقای روحانی است.

به نظر می رسد نامزد مورد نظر اصلاح طلبان در انتخابات 96 فردی غیر از حسن روحانی نباشد؛ چه اینکه روحانی از چند ماه قبل و در سفر های مختلف استانی با بیان کدهایی منظوردار در سخنرانی های خود، قصدش مبنی بر جذب حمایت و جلب آرای اصلاح طلبان کل کشور را بر ملا کرده است.

از طرفی تجربه نشان می دهد اتاق فکر اصلاح طلبان در انتخابات حساس 96 برای فرار از شبح شکست هم که شده است، حاضر نخواهند شد گزینه دیگری به صحنه بیاورند و اگر این کار را هم بکنند در روز های واپسین انتخابات او را مجبور به ترک میدان رقابت به نفع گزینه اصلی خود (روحانی) خواهند کرد.


2-  حسن روحانی همچون همه روسای جمهور قبلی در انتخابات دوم دارای امکانات و تریبون بیشتری برای تبلیغات، موج سازی و جهت دهی به آرای مردم خواهد بود.

وجود استانداری ها، فرمانداری ها و دستگاه ها و ادارات دولتی در سرتاسر پهنه ایران این امکان را به طیف حاکم می دهد تا با قدرت بیشتر در عرصه تبلیغات ریاست جمهوری حاضر شوند و این موضوع در نهایت می تواند به جهت دهی انبوه به آرای خاکستری مردم منجر شود و این موضوع، کار را برای طیف مقابل یعنی جریان اصولگرایی سخت خواهد کرد.

3- کار بر جبهه اصولگرایان و نیورهای دلسوز انقلاب در انتخابات 96 هنگامی سخت تر خواهد شد که با وجود موارد ذکر شده در دو بند قبلی، اتاق فکر این جریان تصمیم گیری هوشمندانه و بر اساس مصالح واقعی نداشته باشد.

احساس تکلیف  افراد مختلف جبهه اصولگرایی و حضور ]چند محوری در عرصه رقابت انتخابات یکی از آن مواردی است که باعث شده این جبهه در موارد متعدد از شکست خورده های انتخابات باشد. 

عدم پایبندی نامزدهای حاضر در صحنه رقابت به قول و قرار هایی که در ابتدای مسیر با مردم می بندند نیز پاشنه آشیلی بود که در انتخابات 92 اصولگرایان را در اقلیت قرار داد.

عدم وصول به فهم مشترک در مواجهه با مفاهیم سیاسی همچون رابطه نامزد اصلح و صالح مقبول نیز از مواردی هست که در برخی انتخابات باعث شنیده شدن چند صدا از این جبهه شده است.

در یک جمله می توان گفت عدم وحدت عملی و گرد نیامدن همه نیروهای دلسوز انقلاب و ولایت حول محور واحد به صورت عینی و عملی در برهه های گوناگون انتخابات، ضربه های جبران ناپذیری نه تنها بر بدنه نیروهای دلسوز انقلاب و اصولگرا، بلکه بر پیکر جان گرفته انقلاب اسلامی زده است.

4- اتاق فکر جریان اصولگرایی باید تمهیداتی بیاندیشد که نیروهای دلسوز و معتقد به آرمان های اصیل انقلاب اسلامی و علی الخصوص استکبار ستیزی بتوانند با وحدت کلمه عملی حضوری منسجم و هوشمند در انتخابات 96 داشته باشند.

البته مهمترین رکن این قضیه، لزوم ایجاد قدرت همراهی، جریان سازی  و جهت دهی به نظر و آرای توده مردم است؛ چرا که تجربه نشان داده است جریانی که به فکر همراه کردن مردم با خود و ایجاد موج مردمی نباشد در هر شرایطی در انتخابات شکست خواهد خورد و در مقابل فردی که بتواند موج مردمی ایجاد کند و در بین توده های مردم حضور موثر و فعال داشته باشد ولو هیچ کدام از جریان های رایج سیاسی از وی حمایت نکنند پیروز معرکه انتخابات خواهد بود (انتخابات 84).


5- اگر چه قضاوت درباره این که آیا اصولگرایان حاضرند به حمایت از محمود احمدی نژاد در انتخابات 96 ظاهر شوند یا اینکه اصلا احمدی نژاد خود نامزد انتخابات می شود یا گزینه دیگری در نظر دارد که هنوز آن را آشکار نکرده است، یا اینکه اصولگرایان مجددا گزینه هایی هچون حداد عادل و ولایتی و قالیباف را روانه کارزار انتخابات می کنند یا گزینه دیگری که دارای اقبال عمومی باشد در نظر گرفته اند و در موعد مقرر آن را معرفی خواهند کرد و بسیاری دیگر از این موارد بسیار زود است و تا حداقل 9 ماه دیگر نمی توان صحبتی درباره آن کرد، اما واضح است اگر اتاق فکر اصلی نیروهای دلسوز انقلاب و ولایت و جریان اصولگرایی که البته عناصر معتقد، متدین و دارای سوابق درخشان سیاسی را در خود جای داده است، به صورت هوشمندانه و بر اساس ایجاد اتحاد عینی و عملی در بین همه نیروهای انقلابی و مومن و حذف دو دستگی های ایجاد شده حول موضوعات فرعی و قابل اغماض برنامه ریزی و تصمیم گیری نکند و از توده های مردم غافل شده و آن ها را با خود همراه نکند و در فکر جریان سازی اجتماعی در جامعه نباشد و صرفا به معرفی گزینه اصلح با توجه به معیار های نظری بپردازد، انتخابات 96 تجربه ای دیگر خواهد شد از شکست های جریان اصولگرایی در انتخابات های تاریخ انقلاب اسلامی و پیامد این شکست مدیریت گفتمانی بر کشور خواهد بود که حاصل آن سنگ اندازی در مسیر حرکت پر سرعت انقلاب اسلامی است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۰۴
مهدی عابدی
دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۳:۳۲ ب.ظ

گفتمان سازندگی و غفلت از ارزش های اصیل انقلاب اسلامی


بازخوانی یک گفتمان/

گفتمان سازندگی و غفلت از ارزش های اصیل انقلاب اسلامی

 

مقدمه

اتمام مهلت ثبت نام داوطلبین ریاست جمهوری و معلوم شدن آرایش نسبی جریانات و احزاب سیاسی حاضر در انتخابات، فضای انتخاباتی جامعه را وارد مرحله جدیدی کرده است. اتفاقات و رفت و آمد های انجام شده در ستاد انتخابات کشور در ۵ روز مقرر جهت ثبت نام و نام نویسی های این چند روز و علی الخصوص ساعات پایانی روز آخر، بسیاری از معادلات، پیش بینی ها و تحلیل های قبلی را به کلی تغییر داد و محللان و مفسران سیاسی را با شرایط جدیدی رو به رو کرده است.

آن چه بیش از همه مایه تعجب و توجه ناظران سیاسی گشت حضور دوباره علی اکبر هاشمی رفسنجانی در وزارت کشور در ساعات پایانی روز آخر ثبت نام جهت حضور در  عرصه انتخابات بود. سن زیاد این سیاست مدار کهنه کار، شکست گفتمانی او در مصاف با گفتمان انقلاب اسلامی در سال ۸۴ و همچنین سابقه ۸ سال سکانداری قوه مجریه کشور در سالهای دهه ۷۰ از عواملی بود که باعث می شد انتظار کمتری نسبت به حضور او در این عرصه وجود داشته باشد. اما آن چه در برابر دیدگان همه ظاهر گشت، حضور هاشمی رفسنجانی در وزارت کشور جهت ثبت نام و اعلام رسمی حضور در کارزار انتخاباتی ۹۲ در مصاف با رقیبان جدید و البته متفاوت تر از سال ۸۴ بود.

با توجه به تعدد و تنوع افراد حاضر در صحنه، آن چه در برهه کنونی از فضای سیاسی کشور لازم است تحلیل گفتمانی کاندیداها و بررسی سابقه و عملکرد آنان در دوره های گذشته بوده است. امری که منجر به ایجاد شناخت صحیح و منصفانه ای از افراد حاضر و در نهایت رسیدن به گزینه اصلح خواهد شد. البته در میان همه افراد حاضر در صحنه، تنها شخصیت دارای سابقه ریاست جمهوری و گفتمان تجربه شده، هاشمی رفسنجانی است که این سابقه، امر شناخت آینده او را تا حدی بر ما آسان می کند چرا که کارنامه ای ۸ ساله از عملکرد و دیدگاه های او در پیش روی چشمان همگان قرار دارد.

 

 

 متن

دیدار های هر ساله مقام معظم رهبری با هیئت دولت در هفته دولت، حاوی نکات و مطالبی است که نشان دهنده نقاط قوت و ضعف و در کل آسیب شناسی و قوت شناسی عملکرد دولت ها در فعالیت های انجام گرفته در کشور است. این دیدار ها عموما با ارائه مطالبی مهم و اساسی حول مسائل اصلی و زیر بنایی و احیانا بیان نقاط ضعف و آسیب های مجموعه اجرایی کشور همراه است.

در این نوشتار قصد داریم با بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با رییس جمهور و هیئت دولت وقت در هفته دولت سال ۷۵ که آخرین دیدار هیئت دولت هاشمی رفسنجانی با رهبر معظم انقلاب بوده است بپردازیم. یقینا مطالب مطرح شده در این دیدار به سبب آن که پایان ۸ ساله دولت سازندگی محسوب می شود عصاره ای از نقاط ضعف و قوت این گفتمان و دولت بوده است و ما را تا حد زیادی با مولفه ها، آسیب ها و چالش های آن آشنا خواهد کرد.

 

شزایط و نیازمندی های کشور در دوران پس از دفاع مقدس

آغاز فعالیت دولت اول هاشمی رفسنجانی در سال 68 مصادف بود با پشت سر گذاشتن چندین واقعه و رخداد مهم از جمله رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی و همچنین پایان یافتن جنگ تحمیلی و آغاز دوران جدیدی از تاریخ انقلاب اسلامی که نیازمندی های ویژه ای را می طلبید. از جمله نیازمندی های قابل توجه، ثبات و انسجام سیاسی و یک دستی و اتحاد ملت ایران در آغازین سال های ولایت مقام معظم رهبری و همچنین تلاش ویژه و چند برابر نظام اسلامی و دولت وقت جهت آبادانی و سازندگی کشور و جبران ویرانی ها و نایسامانی های زیر بنایی بعد از دفاع مقدس 8 ساله بوده است. در این راستا، یکی از اساس ترین وظایف دولت اول هاشمی رفسنجانی از بدو شروع، اقدامات زیر بنایی جهت عمران  و ابادانی کشور بوده است. رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار خود با هیئت دولت هاشمی رفسنجانی در سال 75 ضمن اشاره به این نکته، از فعالیت و دستاوردهای دولت در این زمینه تقدیر می کنند و در مجموع عملکرد آن را در این زمینه مثبت ارزیابی می کنند:

 " اساسیترین مطلبى که در این هفته و در این جلسه ما، خوب است گفته شود  این هنر بزرگى است که دولت جمهورى اسلامى و مسؤولان کشور، در خروج از معضلات و مضایق دوران بعد از جنگ، توانستند نشان دهند. کار بسیار بزرگى در این زمینه انجام شد و در جریان است. "

در این بیانات، مقام معظم رهبری با اشاره به ویرانی های به وجود آمده در اثر جنگ تحمیلی و همچنین خسارت هایی که منجر به از دست رفتن جوانان ما شد، هنر انقلاب را حفظ حرکت نظام در 8 سال دفاع مقدس دانستند و موفقیت دولت هاشمی در انجام امور زیر بنایی و سازندگی جهت عمران و آبادی کشور را تقدیر و تحسین کردند.

 

" در طول این مدّتِ چند سالى که ما بعد از جنگ مى‌گذرانیم، خوشبختانه دولت موفّق شده است در این زمینه، کارهاى بزرگى را انجام دهد که حقیقتاً مى‌توان این را امروز گفت که یک زیر ساخت مستحکم اقتصادى، در کشور به وجود آمده است"

آن چه در آن دوران نمود زیادی داشت فعالیت مستمر و تلاشگرانه دولت وقت در جهت آبادانی و سازندگی کشور بوده است که رهبر معظم انقلاب با تاکید ویژه بر جایگاه این امر در ثبات سیاسی و ثبات بین المللی، وجود مستمرانه آن را در حرکت همیشگی انقلاب و دولت های بعدی لازم و ضروری می دانند:

" وقتى که در یک کشور، توسعه سازندگى و زیرساختهاى اقتصادى، صحیح و مستحکم بنا مى‌شود و وقتى که حرکت سازندگى در کشور - به معناى واقعى کلمه - به وجود مى‌آید؛ کشور از اعتلاى سیاسى هم در داخل و خارج برخوردار مى‌شود"

" آنچه که من به عنوان اوّلین توصیه، مى‌خواهم روى آن تکیه کنم، این است که نگذارید این حرکتِ تلاش و فعّالیت سازندگى و کار زیر بنایى، در این دوره انتقالى‌اى که ما در پیش داریم، متزلزل شود. نگذارید این حرکت سازنده، حتّى اندکى دچار فتور و سستى شود. بایستى با قوّت و قدرت، ادامه پیدا کند"

 

توسعه و سازندگی+ارزش های اصیل: دو ضرورت نظام اسلامی

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی مذکور، بعد از تایید کلیت امر سازندگی و آبادانی انجام شده در دو دولت بعد از جنگ بر این نکته تاکید می کنند که در کلیت حرکت نظام اسلامی دو امرتوسعه و سازندگی و ارزش های اصیل هر دو با یکدیگر مورد نیاز و ضروری هستند و نظراتی که در باب پذیرش یکی و طرد دیگری بیان می شوند نظرات  صحیحی نیستند.

 

ضرورتی ضروری تر از توسعه و سازندگی

ایشان در ادامه با تاکید مجدد بر همراهی ارزش ها با توسعه و سازندگی، عدم این امر را موجب به هدف و مقصود نرسیدن امر توسعه و سازندگی بیان می کنند و آن را امری بیهوده تلقی می کنند.

" لیکن در تمام این مراحل(توسعه و سازندگی)، بایستى آن ارزشهاى معنوى، در نظر باشد؛ که اگر نباشد، آن وقت این سازندگى، به آن مقصودى که شما از آن دارید، نخواهد رسید و نخواهد توانست آن نظام الهى و قدرت سازندگى اسلام و دین و قدرت اداره یک ملت و یک کشور به وسیله احکام الهى را معرفى کند و نشان دهد."

در حقیقت، رهبر معظم انقلاب با مطرح کردن این بحث در آخرین دیدار خود با دولت و کارگزاران گفتمان سازندگی، به بازبینی و گوشزد کردن نقاط ضعف و آسیب های این حرکت 8 ساله می پردازند. آسیب هایی که خواسته یا ناخواسته در اثر متد فکری و هدف گذاری کارگزاران دولتی و سیاستمداران وقت در حاشیه انجام امور آبادانی حاصل شده است و طعم خوش و شیرین سازندگی و آبادانی را برای نظام و انقلاب و مردم تلخ کرده است.

 

اصلی ترین آسیب گفتمان سازندگی، غفلت از ارزش ها

آسیب اصلی گفتمان 8 ساله سازندگی و توسعه، غفلت از ارزش ها و آرمان های متعالی انقلاب و نظام اسلامی بود. امری که نتیجه طبیعی نگاه و تفکر تکنوکرات مآبانه کارگزاران و مسئولان امر در جریان کشور داری و انجام امور زیر بنایی بوده است. سیاستی که در آن صرفا پیش رفت و سازندگی و آبادانی هدف دولت ها می شود و نیل به ارزش های انقلاب و نظام در راس امور قرار نمی گیرد و به عنوان خط و مشی در نظر گرفته نمی شود. به طور یقین، نتیجه  8 سال حرکت در این مسیر سازندگی، فاصله ای زیاد بین وضع موجود و وضعیت آرمانی انقلاب اسلامی خواهد بود.

 ما در تمام این کار بزرگى که برعهده داریم - در مراحل گوناگون آن - بایستى از اهداف وارزشهاى متعالى نظام اسلامى، یک لحظه غفلت نکنیم. اگر کارِ سازنده ما، با غفلت از آن اهداف انجام گیرد، خوف انحراف این کار از آن اهداف وجود دارد. چون ما انسان و بشریم؛ اگر اندکى غفلت کنیم، ممکن است از «صراط مستقیم»، به سمت چپ و راست منحرف شویم.

 

مقام معظم رهبری در تبیین این امر، با تمثیل نظام اسلامی به یک انسان نوجوان که برای خلقت او یک هدف متعالی در نظر گرفته شده است، نیاز های مادی این انسان (همچون خوراک-ورزش-تفریح و...) را اجزاء لازم برای پیشرفت او می داند به شرطی که هدف اصلی از این امور فراموش نشود و در نتیجه  هر نوع تامین نیازی که مانع رسیدن او به اهداف عالی خلقت خود شود را بر ضرر و خلاف مصلحت او بر می شمرد. در حرکت و رشد رو به جلوی نظام اسلامی هم وضعیت به همین منوال خواهد بود. کشاورزی، تولید، ساخت کارخانه، صنایع و ...همه از اجزا و لوازم پیشرفت و حرکت رو به رشد نظام اسلامی هستند ولی نباید ذره ای از آمان ها و اهداف اصیل انقلاب اسلامی غفلت شود و در جریان این امور از خط اصلی منحرف شویم. در صورتی که ما اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی را بشناسیم، هر حرکت و اقدامی را به بهانه سازندگی و آبادانی انجام نمی دهیم مگر آن که با اهداف و آرمان های اصیل انقلاب و نظام اسلامی هم راستا و همم جهت باشند.

خط اصیل و منش صحیح حرکت در نظام اسلامی، التزام و توجه به هر دو بعد و تلاش در راستای سازندگی و پیشرفت زیر بنایی و همچنین توجه به ارزش های معنوی و انقلابی است. این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و توجه به یکی بدون دیگری مانع از حرکت به سمت نظام اسلامی مقتدر و توانمند خواهد شد.

" بعضیها وقتى که راجع به توسعه و سازندگى حرف زده مى‌شود، مى‌گویند: سراغ ارزشهابروید. کأنّه مسأله سازندگى و توسعه مادّى و اقتصادى کشور، در درجه کمى از اهمیت قرار دارد. این طور از ارزشها اسم آورده مى‌شود که گویا مسأله ساختن کشور، در درجه بعد قرار دارد و اهمیتى ندارد. نقطه مقابل، وقتى که صحبت از ارزشها مى‌شود، بعضى مى‌گویند: ما بایستى مملکت را بسازیم. اگر مملکت ساخته نشود، ارزشها را نمى‌توانیم در دنیا معرفى کنیم. این دو حرف، هر دو درست است؛ یعنى هیچ یک از این دو حرف، در واقع ردّ حرف دیگرى نیست. کشور باید از تمام ابعاد مختلف، ساخته شود. یعنى شما هر کدام، متصدّى بخشى از بخشهاى کشور هستید، تلاش زیادى هم مى‌کنید و این تلاشها، بایستى باز هم حتّى مضاعف شود و ان‌شاءاللَّه با قوّت و قدرت، این حرکتهایى که شما شروع کرده‌اید و بعضاً به نتایج خوبى هم رسیده است، به نتایج نهایى برسد؛ لیکن در تمام این مراحل، بایستى آن ارزشهاى معنوى در نظر باشد؛ که اگر نباشد، آن وقت این سازندگى، به آن مقصودى که شما از آن دارید، نخواهد رسید و نخواهد توانست آن نظام الهى و قدرت سازندگى اسلام و دین و قدرت اداره یک ملت و یک کشور به وسیله احکام الهى را معرفى کند و نشان دهد.

 

آن چه تاریخ از دوران حاکمیت تفکر سازندگی بر کشور حکایت می کند فاصله گرفتن دست اندرکاران و سیاست غالب امر از آرمان های انقلاب اسلامی بوده است. نتیجه و محصول طبیعی این تفکر توسعه طلبانه و تکنوکرات مآبانه آفات و آسیب هایی است که در دوران 8 سال حاکمیت سازنگی بر نظام اسلامی وارد شد که به چند مورد آن اشاره خواهیم کرد.

 

 

 

در گفتمان سازندگی کدام یک از ارزش ها و آرمان های انقلاب مورد غفلت واقع شد؟

 

الف) حس اعتماد به نفس: اولین نکته ای که رهبر معظم انقلاب در باب ارزش های مغفول مانده در دوران سازندگی بیان می کنند حس اعتماد به نفس در بین عناصر اجرایی و مسئولان کشور است. عزت، اعتماد به نفس و تکیه داشتن بر توان خودی و نیروی بومی از اصیل ترین ارزش های انقلاب اسلامی است که در دوران سازندگی با تفکر توسعه و آبادانی خالی از هدف، منجر به الگو برداری بی قید و شرط از مدل ها و تحلیل های بیگانه  و "انجام دادن هر چه آن ها برای رسیدن به توسعه و ابادانی انجام دادند" شد. این موضوع منحصر به بحث سازندگی و آبادانی نمی شود و شامل عرصه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هم می باشد. یادگیری و علم آموزی از دیگران بد نیست ولی آن چه مذموم است پیروی بی قید و شرط از مدل ها و نسخه های بیگانه بدون توجه به نیاز ها و شرایط و فرهنگ بومی است.

" ... یکى مسأله اعتماد به نفس مدیران و مسؤولان کشور است. این، یک ارزش اساسى انقلاب ماست؛ که اگر این نباشد، به نظر من پایه‌هاى سازندگى کشور متزلزل خواهد شد. در تمام مسؤولانى که در بخشهاى مختلف کشور، مشغول تلاش و کار هستند، باید این روح اعتماد به نفس و این فکر که جمهورى اسلامى و ملت ایران و عناصر خودىِ این کشور، قادر هستند کشور را به بالاترین حدّ اعتلاى مورد نیاز و خواستش برسانند، تقویت شود. "

 

ب) مشارکت مردم در فعالیتهای کشور: مشارکت و همراهی مردم در فعالیت ها و امور نظام جمهوری اسلامی یکی از آرمان ها و اهدف نظام اسلامی بوده و هست. مشارکتی که نمود آن در عرصه های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و دیگر زمینه ها بارز می شود و موجب قوام و انسجام نظام اسلامی و فاصله گرفتن از ایجاد شکاف طبقاتی در جامعه و لایه های مردم خواهد شد.

تاثیر بیشتر این امر در زمینه اقتصادی خواهد بود به صورتی که اگر شریان های اقتصادی یک کشور منحصر به قشر محدوی از مردم باشد و دیگران از همراهی و مشارکت در آن بی نصیب باشند نتیجه آن علاوه بر ایجاد یاس و نا امیدی، حاصل شدن ثروت ها و منافع کلان و باد آورده برای عده ای و درماندن در اولیات زندگی برای عده دیگر خواهد شد. سیاست های مشارکت مردم در مسائل اقتصادی باید به گونه ای باشند که نتیجه آن عدالت اجتماعی و بهره مندی عموم مردم از منافع اقتصادی باشد. چیزی که خلاف آن را در دولت سازندگی شاهد بوده ایم و حاصل اقتصاد سرمایه داری مولد سازندگی چیزی جز غنی تر شدن ثروتمندان و فقیر تر شدن مستمندان نبوده است.

در گفتمانی که با پوشش های قانونی راه را برای گسترش سرمایه داری از بین برنده عدالت اجتماعی باز می کند فقر هیچ گاه ریشه کن نخواهد شد و گفتمان سازندگی گفتمانی بود که در دل خود چنینی فرزندی پروش داد و با مهیا کردن زمینه های قانونی سرمایه داری غیر عدالت محور، با واگذار کردن شریان های اقتصادی به چند گروه سرمایه دار زمینه ترویج فقر و شکاف طبقاتی را در سال های دهه 70  مهیا کرد.

" تا وقتى کسانى در کشور وجود دارند که مى‌توانند از موجودیهاى کشور، سودها وبهره‌هاى بى‌حساب و کلان ببرند و ظاهرش این است که مثلاً در صورتهاى قانونى هممعامله و اجاره و مقاطعه‌کارى و واسطه‌گرى مى‌کنند - یعنى على‌الظّاهر شکل لباسقانونى دارد؛ اگر چه ممکن است باطنش هم بى‌قانونى باشد - بدون شک، فقر در کشور،ریشه‌کن نخواهد شد. "

 

ج) عدالت اجتماعی و پرهیز از ایجاد شکاف طبقاتی: مشکلات اقتصادی و ایجاد شکاف طبقاتی مهمترین زاییده دوران سازندگی و تفکر توسعه محور است. چیزی که فشار و محنت اصلی آن بر قشر زحمت کش جامعه وارد می آید و هر چه از آن می گذرد بیشتر فاصله گرفتن غنی و فقیر حاصل می شود. رهبر معظم انقلاب با ذکر چند مورد از مسائلی که در زمینه اقتصادی در دوران توسعه بر نظام اسلامی تحمیل شد، انجام اصلاحات اقتصادی و رسیدگی و علاج آن (هر چند علاج های کوتاه مدت و میان مدت) را از دولتمردان خواستار شدند و بهانه حل این مسائل در دراز مدت را بهانه ای غیر قابل قبول بیان کردند. چرا که ممکن است آنان که الان در حال له شدن در زیر چرخ های توسعه توسعه گران بودند دیگر به زمانی که آنان فکر می کردند مشکلات حل خواهد شد نرسند!

" چون در دوره سازندگى، بخشى از معایب اقتصادى به طور طبیعى هست. در همه جا هم همین طور بوده است. تورّم زیاد مى‌شود و قدرت خرید، در بسیارى از مردم کم مى‌گردد. بایدان‌شاءاللَّه براى حلّ این مشکلات اقتصادى به معناى خاص در کشور، تلاش مضاعفى دردولت انجام شود. مسأله تورّم، باید به شکلى حل شود. قدرت پول ملى، بایستى به تدبیرِهر چه تمامتر، با دنبال گیرى و تلاش هر چه بیشتر، تأمین شود. البته امیدوار هستیم که ان‌شاءاللَّه آن روزى که نتایج کارهاى شما بیشتر ظاهر شود و این کارهاى زیربنایى به نتایج برسد، همین طور هم شود، در دراز مدت، این طور خواهد شد؛ لیکن نمى‌شود منتظر ماند و از راههاى علاجى که در کوتاه مدت و میان مدّت مى‌تواند دنبال شود، نباید غافل شد. همین ارزش پول ملى، کلید حلّ بسیارى از مشکلات کشور است و این ضعف قدرت خرید در طبقات پایین مردم و عدم توانایى آنها بر تأمین نیازهاى زندگیشان، ناشى از این قضیه است، که ان‌شاءاللَّه باید تلاش مضاعفى براى اینها انجام گیرد. "

 

 

 

آیا در دهه 90 گفتمان سازندگی گفتمانی قابل قبول است؟

حال در دهه 90 و در سی و پنجمین سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی گفتمانی از جنس گفتمان سازندگی بر مردم عرضه شده است تا بار دیگر خود را در عرصه انتخاب مردم قرار دهد. به نظر نمی رسد آن چه از دل این تفکر در سال های دهه 70 بیرون آمد با آن چه قرار است عرضه شود تفاوت چندانی داشته باشد. گفتمانی که حاصل آن دور شدن از ارزش های اصیل انقلاب اسلامی خواهد بود و باز خاطرات تلخ دوران سازندگی را در ذهن قشر کثیری از مردم ی که آن دوران را تجربه کرده اند تکرار خواهد کرد. به نظر می رسد انتخاب مردم در سال 92،  با تجربه ای که از انواع طرز تفکر و طرز مدیریت ها در دولتهای چند سال گذشته پیدا کرده اند، چیزی جز گفتمان اصیل انقلاب اسلامی خالی از حاشیه ها و انحرافات نخواهد بود.

 

پایان مطلب/.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۳۲
مهدی عابدی
دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۸۹، ۰۸:۵۲ ق.ظ

خون سرخی که سبزی انقلاب را ضامن می شود/

ایران هراسی: قاتل شهریاری ها


باز اخبار ما خبر از شهادت می دهند. خبر شهید شدن و  مجروح شدن. باز احساسات ملت ایران را جریحه دار می کنند. خبر ترور دانشمندان هسته ای ایران در روز دوشنبه 9 آذر ماه و شهادت دکتر مجید شهریاری یر روی تیتر اول خبرگزاری ها و رسانه های داخل و خارج قرار گرفت.مثل همیشه اول عده ای شهادت دکتر را تبریک و تسلیت می گویند. عده ای حادثه تروریستی را محکوم می کنند و عده ای دیگر درباره دستگیری و مجازات عاملان آن وعده و وعید می دهند. و ما هم که صدایمان به جایی نمیرسد در دل خودمان متاثر می شویم و احیانا با بیانیه ای آن را محکوم می کنیم و همه چیز به خیر و خوشی تمام می شود.


تمام می شود؟ به همین راحتی؟! مگر این قدر مساله ساده و بی اهمیت است که به راحتی از آن بگذریم؟ مگر دفعه اولمان یا حادثه آخرمان است که به راحتی آن را فراموش کنیم؟ مگر داغ شهادت دکتر علیمحمدی هنوز بر دلهایمان نیست که این را هم به آن اضافه نکنید؟ چیست و چه می شود که ما را می خواهند بکشند و از میان بردارند؟ از چه چیز ما می ترسند که دست به حذف و ترور زده اند؟چه شده است آنان را؟...

بررسی و واکاوی حادثه تروریستی نهم آذر ماه در دانشگاه تهران از چندین جهت قابل توجه است. از طرفی هنوز مراسم سالگرد شهادت دکتر علیمحمدی را برگزار نکرده ایم که باز هم باید پیکری دیگر را بر دوش های خود قرار دهیم. هنوز 10 ماه از وعده و وعید های وزیر کشور و مسئولان امنیتی درباره دستگیری و مجازات عاملان حوادث و همچنین تامین امنیت کامل برای نخبگان و دانشمندان کشور نمی گذرد که باز هم صدای انفجار بمب می شنویم! از طرفی دیگر برداشت می شود که اهداف عاملان این جنایات بر هم زدن فضای کشور و ملتهب نشان دادن آن است. بازیگردانان اصلی این جنایات با مشاهده موقعیت ممتاز و محبوب کشور ایران در منطقه و رقم خوردن جریاناتی که همسو با جریان جمهوری اسلامی ایران است از جمله تشکیل دولت شیعی و دوست ایران در عراق، تشکیل پارلمان هماهنگ با ایران در انتخابات پارلمانی اخیر افغانستان و مهمتر از همه اقبال غیر قابل توصیف مردم لبنان به ارزش ها و آرمان های جمهوری اسلامی ایران در سفر اخیر دکتر احمدی نژاد به لبنان و همچنین نا کارآمدی و منزوی شدن جریان فتنه در داخل کشور و حذف آن از صحنه جریانات سیاسی سعی بر این داشتند که این فضا را از بین برده و به نوعی القا کنند که ایران با گذشت 18 ماه از انتخابات هنوز بز اوضاع خود مسلط نیست و ایران امنیت ندارد! و از این رو احتمال همکاری و توطئه جریان فتنه داخلی در وقوع این حادثه نیز قوت می یابد.

 آن چه ذهن را به سمت عاملان اصلی و اهداف آنان می برد شواهدی هست که در رسانه های مختلف و همچنین حاشیه های بین المللی دیده می شود. گروهی از رسانه های غربی و عمدتا اروپایی سعی دارند ترور دکتر شهریاری و دکتر عباسی را به مسائل داخلی ایران مرتبط کنند و در مقابل برخی رسانه های آمریکایی و اسراییلی خود اعتراف کرده اند که نمی توان نقش موساد(سازمان اطلاعاتی اسراییل) را در ترور دانشمندان ایرانی نادیده گرفت. این رسانه ها اعتراف کرده اند که با کمی دقت در وقایع زنجیره ای ترور دانشمندان در ایران و به موازات آن انتشار اسناد وزارت خارجه آمریکا(ویکی لیکس) که به برنامه هسته ای ایران مرتبط بود و همچنین تعیین رئیس جدید موساد می توان به نوعی رابطه بین این وقایع پی برد و این ها همگی بخشی از تلاش بی پایان جامعه اطلاعاتی اسرائیل و همتای غربی اش یعنی MI6 و  CIA برای خرابکاری، تاخیر و در صورت امکان متوقف کردن دستیابی به بمب هسته ای هستند. به زعم این رسانه ها سازمان اطلاعاتی اسراییل به منظور توقف در ساخت بمب هسته ای در ایران و نگرانی از این موضوع و مخالفت آمریکا با اقدام نظامی علیه ایران، خود به تنهایی به سمت انجام عملیات هایی برای فلج کردن یرنامه هسته ای ایران حرکت کرده است و معتقد است بهترین راه خلاص شدن از شر این تهدید حذف کسانی است که برنامه هسته ای ایران را اجرا می کنند. در همین راستای گمان بر دخالت مستقیم موساد در ترور اخیر، گروهی عضویت دکتر شهریاری در پروژه سزامی به عنوان مشاور و نماینده ایران را یکی از عوامل شناسایی او توسط موساد و نهایتا ترور او می دانند. در این پروژه علمی که تیمی از رژیم صهیونیستی نیز در آن حضور دارند بر روی مباحث مربوط به تابش های هسته ای مطالعه و تحقیق می شود و  دکتر علی محمدی هم که سال قبل ترور شد عضو همین گروه بوده است . عده ای هم بیان می کنند که حرکت موساد در ترور دانشمندان ایرانی از طریق ماهواره های جاسوسی و با ردیابی مسیر حرکت دانشمندان صورت گرفته که تجاوز آشکار به حقوق بین المللی در فضای جمهوری اسلامی است. فتنه‌ی پیر و فرسوده هم اظهار نظر کرده است که این ترور ها مربوط به خود حکومت است و به تنش ها و رقابت های داخلی سیاسیون کشور برمی گردد.

به راستی دکتر شهادتت مبارک! شهادت در راه اعتلای انقلای و نظام اسلامی بر تو گوارا باد! ولی چه شد که " کم شد زجمع خسته دلان یار دیگری     بر دار رفت پیکر سردار دیگری "؟ واقعا چیست که اینچنین می کنند؟

 در همه احتمالاتی که در جریان ترور دانشمندان ذکر کردیم این نکته بروز می کند که نوعی ایران هراسی در جبهه مقابل به چشم می خورد. نوعی ترس از ایران مقتدر و پیشرفته! ترس از ایران متحد و دارای هدف! پی برده اند که ایران هیج کجا نیست! ایران ایران است! ایران مقتدر و پیشرفته بزرگترین کابوس وحشتناک برای اینان است. می خواهند با ترور دانشمندان و نخبگان ما به نوعی در حرکت علمی جامعه دانشگاهی ما خلل وارد کنند. می خواهند ایران را نا امن جلوه دهند. می خواهند ایران را به هم بریزند. می خواهند ایرانی پیشرفت نکند و متحد نباشد و مقتدر! می خواهند ایران کشوری وابسته به آنها بوده و هیچ پیشرفتی نداشته باشد تا بتوانند سیاست های خود را در منطقه تحمیل کنند. ولی چه باک که امام امت فرمودند : " بکشید ما را ملت ما بیدار تر می شود" بمب اتم های ما شهریاری ها هستند! شهریاری را شهید کردید ولی شهریاری ها هنوز زنده اند! راه شهریاری ادامه دارد! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۸۹ ، ۰۸:۵۲
مهدی عابدی