صاحب خانه

یادداشت ها و دست نوشته های مهدی عابدی

صاحب خانه

یادداشت ها و دست نوشته های مهدی عابدی

صاحب خانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چهارشنبه های نویسندگی» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۵۳ ق.ظ

تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی


🔴 زیاد حرف هایشان را قبول ندارم. می دانم از روی مزاح اینگونه درباره ام قضاوت می کنند. شاید هم برای لج در آوردن! می گویند "مهدی" لاکچری است. مثل مدیر کل ها می آید و می رود. مواظب است لباس هایش خاکی نشود. روی نظم و ترتیب میز و اتاقش حساس است. گاهی اوقات زیر بار کاری نمی رود تا نظم ظاهریش به هم نخورد. برای این که شانه از انجام کاری خالی کند آسمان را به ریسمان می بافد. توجیه های خنده دار می آورد. کار را بسیار سخت توصیف می کند ... و حرف های این مدلی. نمی توانم دقیق بگویم چند درصد از این حرف ها درست است.اما می دانم که غلط هایش بیشتر از صحیح هایش است. اصلا من از کار گتره ای خوشم نمی آید. کاری که از روی جو و احساس باشد را قبول ندارم. زیر بار فعالیتی که هزینه هایش قابل توجیه نباشد نمی روم. مگر پول مفت است؟ پول مفت هم باشد مگر ما انصاف نداریم؟ یعنی اگر پول مفت بود مجازیم هر غلطی دلمان خواست بکنیم؟ از طرفی به تقسیم کار خیلی معتقدم. اعتقاد دارم اگر کاری تقسیم و تفویض شد نباید دیگر در کار دیگران دخالت کرد. ایثار و کمک به دیگران سر جای خودش! اینها لطف است نه قاعده. این جا دارم از قاعده و قانون صحبت می کنم. اگر من در کار دیگران دخالت و ورود کردم دیگران هم این جرات را پیدا می کنند. این مهمترین ضررش است. کاهش اعتماد به نفس دیگران و کم شدن احساس مسئولیت در دیگر افراد خسارت های بعدی است. شاید من کار تشکیلاتی و گروهی را اشتباه فهمیده ام. اما این را می دانم که انجام دادن بدون دستور و هماهنگی هر کاری که روی زمین مانده است خلاف کار گروهی است؛ مگر در مواقع اضطراری و خاص. این قانون و قاعده های من باعث شده دیگران جور دیگر برداشت کنند. بگویند فلانی کارکن نیست یا مهندس وار می آید و می رود.  مشکل مهم دیگری هم هست؛ کار فکری و نرم افزاری هیچ جا به چشم نمی آید. بعضی فقط کار های یدی و بازویی را کار حساب می کنند. اگر سه شبانه روز خودت را هم بکشی که مثلا یک متن توصیفی برای یک نشریه بنویسی کسی حسابش نمی کند. آخر سر می گویند پس چه کار کرده ای؟ فقط لازم است داربستی علم کنی یا دیگ غذایی جابجا کنی. عرق از سر و صورتت جاری شود. لباسهایت خاکی شوند. موهایت ژولیده و آشفته شوند. آن وقت است که هم کارهایت به چشم می آیند و هم تو را تحسین می کنند. این مشکلی است که حل کردنش از هر کاری در دنیا سخت تر است. برای همین است که در جامعه ما کار فکری و نظری از همه چیز مظلومتر است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۵۳
مهدی عابدی